×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

دل نوشته های زندگی ما

انشای زندگی

شادی

 

شادی

جهان فقط زیبایی است

جهان غم نیرزد به شادی گرای              نه از بهر غم کرده اند این سرای

جهان از پی شادی و دلخوشی است          نه از بهر بیداد محنت کشی است

نباید به خود بر ستم داشتن                   نباید به خود درد و غم داشتن

بیا تا نشینیم و شادی کنیم                     دمی در جهان یک قبادی کنیم

دلی را که سرمایه زندگی است              به تلخی سپردن نه فرخندگی کنیم

                                                                                نظامی

شادی و خوشحال بودن مفهومی است مبهم و با اینکه تمامی انسان ها منظور از شادمانی را خوب می دانند . ولی  تعریف آن به آسانی برایشان ممکن نیست ، هریک تعریف خاص خودشان را برای این احساس خوشایند دارند .

رویدادهای گوناگونی شادی آورند، از جمله اتفاقات خوشایند ، رسیدن با هدف خاص مورد تایید و محبت قرار گرفتن ،و خیلی موارد های دیگر.

شادمانی در ندگی مشترک ، آروی تمتم زوج ها به خصوص زن و شوهر های جوان است.و اغلب آنها علاقهمند هستند تا راه هایی راکه برای برخورداری از شادی در زندگی زناشویی وجود دارد بشناسند و با بهره گیری از آ اوقات خوش و شیرینی را در کنار همسرشان  بگذرانند.

اینکه همگان در جست جوی شادی هستند نیازی به اثبات ندارد و به لحاظ الویت و اهمیت ، احتمالا نیاز به شادمانی در ردیف نیاز به تندرستی و خوشبختی و بالاتر نیاز به موفقیت ، رفاه اقتصادی ، ازدواج ، و خاواده موفق و پیروز قرار می گیرد .شاید بتوان اینگونه بیان کرد که اگر شخصی به انداره کافی به اصطلاح دل خوش داشته باشد ، برای ارضای این نیاز ها انگیزه بیشتری را پیدا می کند .

و از برآورده ساختن آنها لذت بیشتری می برد ، و برای استمرار این احساس خوشایند کوشش و تلاش بیشتری خواهد کرد .و بطور کلی می توان سه وظیفه مهم را برای شادی متصور شد:

ایجاد اشتیاق  و انگیزه برای انجام کار ، تسهیل فعالیت های اجتماعی ، و ایجاد آرامش و حفظ سلامتی روح و روان .

البته شناسایی  کلیه این موارد موثر بر تجربه شادی امری دشوار است.که همه این ها عواملی هستند در لیجاد شادی و تداوم آن برای یک رندگی توام با خوشی و خوشبختی .

اصولا برسی ها و مطالعات نشان می دهد که نیمرخ شخصیتی افراد شاد و ناشاد با یکدیگر متفاوت است، برای مثال ، عزت نفس بالا ، مرکز کنترل درونی ، برون گرایی و خوش بینی از ویژگی های خاص افراد شاد و خوش برخورد است.

البته عومل مهم دیگری در شاد بودن افراد وجود دارد که به طور نسبی تعیین کننده این ویژگی ها در سلامتی ذهنی این شخصیت ها تاثیر گذارند.

 

افرادی که ویژگی های شخصیتی مثبتی رابه ارث می برند عملا در زمان های پر استرس و اضطراب  ذخیره شادی خود را نشان می دهند و در اصل همیشه فرد موفق و کار گشایی در همه زمینه های رندگی خود چه در داخل خانواده چه در محیط کار و اجتماع هستند .

افراد شاد نحوه عملکرد شان با زیر بنایی ترین و اعتقاداتشان همیشه هماهنگ است، و آنچه را که به راستی و در حقیقت با آن اعتقاد دارند بیان می کنند .در وجود آنان ادعایی نمی بینید ، بلکه گفته ها ، اعمالشان حتی در زمان ناراحتی و عصبانیت یکسان و بدون تعقیر است.

برای شاد بودن و شاد زیستن هرچه را که می گویید و یا انجام می دهید ، از تمایلات درونی ، خواسته ها و غرایز شما سرچشمه می گیرد. که این کار ممکن است در زمان خاص ودر حال و هوایی در مکان و فردی خاص به صورت خود آگاه و نا خود آگاه انجام شود.

ذهن شاد شما موجب می شود تا همه گفته ها و اعمالتان مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باور های شما در برابر آینده  وآدم های اطرافتان تاثیر مثبت و خوبی را بجا گذارد و شما را برای پیش برد و پیشرفت هدفتان یاری و کمک نماید.

افراد شاد بطور میانگین افرادی با اعتماد با عزت به نفس بالایی هستند و این نوع اعتماد به نفس در برخورد با وقوع اتفاقات پیرامون همیشه با هماهنگی ذهن و احساس در با بهترین شیوه و عملکرد نتیجه مطلوب را کسب کرده و در کارها نظم و نظام خاصی برای خودشان قاعلند.

افراد شاد همانطور که خودشان شاد هستند همیشه در تلاش هستند تا اطرافیان خود را نیز از این احساس قشنگ بی نیاز ودر شاد بودن خود سهیم کرده و دوستی و محبت خودشان را به شیوه خود انتقال می دهند و همیشه در این امرهم موفق و کارسازهستند ،و با داشتن همچین خصیصه ای دوستاران و طرفتاران زیادی را گرد خود دارند.

شادی ها و خوشی ها یکسان نیستند ، برخی ثانیه ایند ، برخی دقیقه ای اند ، برخی ساعتی اند ، برخی روزی اند ، برخی ماهی اند ، برخی سالی اند ، برخی عمری و دایمی اند .

قبول شدن در کنکور ، ازدواج با همسر ایده ال، شغل مناسب ، خانه و ماشین مدا بالا ، و سفرهای تفریحی و . . . می تواند انسان را با نشاط کند . باور داشته باشید که همه شادی و خوشی های مادی ، پایانی دارند و قطار زندگی روزی خواهد ایستاد و تنها لذت ها و شادی های معنوی اند که جاودانه اند .

زندگی زیبا و پر نشاط است ، و باید همه چیز را زیبا دید حتی تلخی ها را.نشاط با شادی تفاوت دارد.نشاط زمینه ساز شادی می تواند باشد، شادی های زود گذر نشاط آور نیستند. شادی و نشاط را باید در روح جستجو کرد.

میزان آرامش ذهن و کار آرایی فرد بر اساس میزان توانایی زیستن در لحظه حال مشخص می شود.زیستن در زمان حال به معنی تعمیم آگاهی انسان برای دلپزیرتر ساختن لحظه جاری ، بجای دور انداختن است.

هرگاه در حال زندگی می کنیم ، ترس از آینده را از خود می رانیم ، اساسا ترس مقوله ای است مربوط به حوادثی که ممکن است در آینده اتفاق بیافتد یا نه .

این ترس می تواند آن چنان فلج کننده باشد که انجام هر عمل سارنده ای رابرای فرد ناممکن بسازد.

اغلفب آدم ها تقریبا به همان اندازه شاد هستند که انتظارش را دارند و برایش تدارک می چینند. در واقع انچه در زندگی ما رخ می دهد آن قدر تعیین کننده شادی مانیست. بلکه بیش تر نوع واکنش مانسبت به آن رخداد هاست که نقش تعیین کننده ای در امر دارد.

محمد که تازه کارش را ازدست داده استممکن است که از این پیشامد را به فال نیک بگیرد ،پیشامدی که می تواند منجر به بروز موقعیتی تاره برای یک تجربه شغلی جدید ، کشف قابلیت های تازه و محک زدن توانایی های خود در محیط کار گردد.

در حالی که برادر محمد ممکن است در چنین شرایطی اقدام به خودکشی زده و خخود را از یک ساختمان به پایین بی اندازد، بنابراین در یک موقعیت یکسان یکی ممکن است به وجد بیاید ودییگری اقدام به خودکشی کند .یکی بدبختی و فلاکت را ببیند و دیگری موقعیت ها و فرصت های تازه را.

اما شاد بودن هم همیشه آسان نیست.شادبودن می تواند یکی از بزرگ ترین مبارزات ما در صحنه زندگی باشد.گاه می تواند پافشاری ف انضباط فردی و تصمیماتی را که برای خود گرفته این را مخدوش کند.

از آنجایی که انسان افکار و اندیشه های خود را بر می گذیند، الزاما تعیین کننده میزا شادی های خویش است. برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنیم.

اغلب مردم تمجید ها و تعریف ها را زود از یاد می برند ، اما یک اهانت را سالها بخاطر می سپارند ، آنها مانند آشغال جمع کن هایی هستند که هنوز توهینی را که بیست سال

پیش به آنها شده را فراموش نکرده و هنوز باخود حمل می کنند.

مثلا زهره می گوید: (من هنوز یادم هست که ده سال پیش او چطور به من گفت که چقدر لاغر استخونی احمق هستم ) .احتمالا زهره حتی تعریف و تمجیداتی را که همین دیروز از او شده را بخاطر نمی آورد اما هنوز سطل زباله ده سال پیش را به این طرف و اون طرف می برد.

گاه شاد بودن می تواند کاری بس دشوار باشد ، لازمه شاد زیستن جست جوی زیبایی ها و خوبی هاست. یکی زیبایی را می بیند ، دیگری کثیفی پنجره را . این شما هستید که انتخاب می کنید چه چیزی را ببینید ، و به چه چیزی بیاندیشید .

کازانتراکیس می گوید: قلم و رنگ در اختیار شماست بهشت را نقاشی کنید و بعد وارد آن شوید، و ازنمونه هایی که کشیدید لذت ببرید.

دلیل و علت غمگینی و افسردگی انسان این است که زندگی  بدان گون که او می خواسته نیست.  زندگی با آرمان های او جور در نمی آید ودر نتیجه او از اززندگی خود ناراضی و در نتیجه غمگین و افسرده می شود .

 

 

وقتی که ما می گوییم : (( من وقتی خوشحال و شاد خواهم بود که . . . )) اما زندگی هم شادی و نشاط دارد هم محرومیت و عجز ، زندگی گاهی تصاحب هدف است. و گاهی دور ماندن از آن. بنابراین تا وقتی می گوییم (( من وقتی خوشحال خواهم بو که . . . فقط خودمان را فریب داده ایم.

شاد زیستن ، یک تصمیم است خیلی ها چنان زندگی می کنند که گویی یک روز در مسیر عمر عاقبت به ( شادی ) خواهند رسید. مثل کسی که به ایستگاهی می رسد ( بالاخره به اینجا رسیدم . . . شادی ) و از این روست که داستان زندگی آنها یکی همان الگوهای همیشگی است. من زمانی خوشحال و شاد خواهم بود که . . .

دنیایی را که ما در آن زندگی می کنیم بی عیب و نقص نیست . میزان ناخوشنودی ما در واقع فاصله میان واقعیت و آرزوهایمان است، فاصله میان واقعیت کنونی هرچیزی را که باید با آن باشد .اگر ما توقع (بیشتر داشتن را ) نداشته باشیم شادی آسان تر بدست می آید.

ما اغلب این حقیقت را که مهم ترین نیاز های ما برآورده شده اند یا خیر ؟ خیلی چیزهای زیبای اطرافمان را نادیده می گیریم.

بدترین اتفاق ممکنی که قرار است روی دهد احتمالا بسیار ناراحت کننده است ، اما پایان دنیا نیست ، شاد ترین افراد مصایب و سختی ها را به منزله تجارب با ارزش یادگییری قلمداد می کنند.

شاید بهترین راه برای احساس بهتر داشتن ، انجام کاری برای دیگران باشد. نگرانی و ترحم بیش اندازه به حال خود نتیجه اشتغال به خویشتن است. از همان لحظه که شروع به شاد کردن دیگران می کنیم مثلا یک شاخه گل برایشان می فرستیم ،  یا قسمتی از وقتمان را به آنها اختصاص می دهیم درست از همان لحظه احسا س بهتری و خوشایندی خواهیم داشت .

هنر شاد بودن مستلزم توانایی خندیدن به مشکلات در کوتاه ترین زمان ممکن پس از وقوع آنهاست.و توصیه می کنم در مکان های مذهبی بنشینید زیرا فضاهای مذهبی همچون مساجد و زیارتگاه ها در شما ایجاد شادی معنوی و احساس آرامش روحی می کند.  

از همان چیزی که هستید راضی باشید در نتیجه احساس آرامش بیش تری خواهید کرد .    

شادی واکنش انسان در برابر بیرون است، نمی توان شادی را عین لذت دانست.شادی سبب انبساط روح است .شادی خوراک روح است.اساس زندگی است،

می توان در  زندگی شادی کرد و ثواب برد، گاه بر اثر مشکلات زندگی روح ها گرفته و غمگین می شود ، شادی باعث باز شدن روح است.

یک تبسم شیرین از اعماق وجود به همسر ، روح تازگی و نشاط را در زندگی مشترک جاری می کند.

دنیا متعلق به کسانی است که ازشادی های زندگی استفاده کرده و لذت می برند و مردم مسرور و شادمان صاحبان و مالکان حقیقی آن بشمار می روند.

جهان آیینه ای است که شما را آنگونه که هستید نشان می دهد ، اگر بخندید، خندانتان می نماید و اگر با چهره ای ناخوش بدان بنگرید او نیز چهره ای عبوس و گرفته از شما برایتان جلوه خواهد نمود.

 

اگر دوست دارید و می خواهید تا در زندگی تان فردی شاد باشید و از غم و غصه فاصله بگیرید . تنها کافیست شادی را باور کنید . بلی امکان پذیر است اگر فقط به این نکاتی که در زیر آمده توجه کرده و به آن عمل کنید.

1.    قلبتان را از کینه و نفرت خالی کنید.

2.    ذهنتان را از هرچیزی که باعث می شود استرس و نگرانی در شما بوجود آید آزاد کنید.

3.    ساده زندگی کنید ولی گران بی اندیشید.

4.    بیشتر بخشنده باشید.

5.    کمتر انتظار داشته باشید.

( زمانی که من بچه بودم ، مادرم علاقه داشت تا گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شام هم آماده کند .یک ی را خوب به یاد دارم مادرم پس از گذراندن یک روز طولانی سخت کاری شب در سر کار شام ساده ای را به مانند صبحانه تهیه کرده بود .آن شب پس از زمان زیادی بشقاب شام را تخم مرغ سوسیس و مقداری نان خشک که از روز قبل مانده بود را جلوی من و پدرم گذاشت ،

هرگز یادم نمی رود در آن لحظه منتظر ماندم تا عکس العمل پدرم را در مورد غذایی که مادرم با بی حوصلگی بروی میز چیده بود را ببینم.ولی تو همون موقع همه کاری که پدرم در اون لحظه انجا داد این بود که در موقه خوردن غذا و لقمه گرفتن با یک لبخندی خاصی که به مادرم داشت من  پرسید که روزم در مدرسه پطور بود ؟

خاطرم نست که من آن شب په جوابی به پدرم دادم ، اما کاملا یادم هست که پقدر به او توجه داشتم که چطور آن نان های بیات شده را با آن سوسیس های نیمه سوخته را با ولع و مزه خاص چطور نوش جان می کند و گویی هیچ اعتراضی به مادرم ندارد یادم هست آن شب وقتی از سر میز غذا بلند شدم شنیدم مادرم بابت غذای اون شب از پدرم عذر خواهی می کرد و هرگز جواب پدرم را فراوش نخواهم کرد که گفت:

اوه عزیزم من عاشق نان سفت و خشک شده با سوسیس نم برشته هستم ، همان شب ، کمی بعد که رفتم بابام را شب بخیر بوسم از او پرسیدم که آیا واقعا از غذای اون شب خوشش آمده بود ؟

و او منوبغل کرد و به هم گفت : مامان توامروز روز سختی را در سر کار گذرانده و خیلی خسته بو بعلاوه سوسیس نیمه سوخته که کسی را نمی کشد.

 

زندگی مملو از چیزهای ناقص . . . و انسان هایی است که هرکدام دارای عیب و نقص هایی هستند .

خود من نیز در بعضی از موارد ، بهترین نیستم ، مثلا مانند خیلی از مردم روزهای تولد و سالگرد ها را فراموش می کنم .اما در طول ایت سالها فهمیدهام که مهمترین راه حل ها برای ایجاد روابط سالم ، مداوم و پلیدار و پذیرش عیب های همدیگر و شادبودن از داشتن تفاوت  بادیگران است .

و امروز دعای من برای شما این است که یاد بگیریم در روز ها و قسم های خوب و بد و ناخوشایند زندگی خود را بپذیریم و با انسان های دیگر رابطه ای داشته باشیم که در آن نان بیات مونده یا سوسیس سوخته موجب قهر و دلخوری نگردد.

بله می توان این موضوع را به هر رابطعه ای تعمیم داد، در واقه تفاهم اساس هر رابطه ای است . و کلید دستیابی به شادی خود را در جیب دیگری نگذارید آن را در پیش خود بگذارید.

 


 

شادی

شادی مفهومی است مبهم ، و با اینکه بسیاری از افراد منظور از شادمانی را خوب می دانند با این همه در هر ذهن و اندیشه ای تعریف خواست خودش را دارد . مثال یه تعریف از شادمانی می تواند اینگونه باشد :

هیچ گونه غصه ای مثل بی پولی نداشته و همیشه خوشبخت و خندان باشم.

رویداد های گوناگونی شادی آورند . از جمله اتفاقات خوشایند ، رسیدن به اهدافی خاص ، مورد محبت قرار گرفتن و تحسین شدن و. . .

اینکه همه آدمهای روی زمین همه دنبال شادی  هستند نیازی به اثبات و مدارد و فقط به لحاظ الویت و اهمیت ، احتمالا نیاز به شادی در ردیف نیاز به تندرستی و سلامتی و خوشبختی و بالاتر از نیاز به موفقیت ، رفاع اقتصادی ، ازدواج و خانواده موفق قرار می گیرد .

 

یکشنبه 20 آذر 1390 - 6:19:50 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم